چرا اضطراب دارم؟ [شناخت دلایل اضطراب و مکانیسم های دفاعی ما]

چرا اضطراب دارم؟ [شناخت دلایل اضطراب و مکانیسم های دفاعی ما]

چرا اضطراب دارم؟ [شناخت دلایل اضطراب و مکانیسم های دفاعی ما]

آنچه در این مقاله می خوانید….

چرا اضطراب دارم؟ روان‌شناسی فروید، به‌ویژه در زمینه ساختار شخصیت، نقش بسزایی در درک رفتار و واکنش‌های انسان‌ها در مواجهه با اضطراب و تنش‌های درونی دارند. فروید با تقسیم شخصیت به سه بخش اصلی: نهاد، خود (من) و فراخود، به بررسی نحوه تعامل این سه عنصر با یکدیگر و تأثیر آن‌ها بر رفتار انسان پرداخته است. نهاد به عنوان منبع غرایز و نیازهای انسانی، در تقابل با فراخود که نماینده اصول اخلاقی و وجدان است، قرار دارد و خود به عنوان واسطه‌ای میان این دو عمل می‌کند.

این تقسیم‌بندی، درک عمیق‌تری از مکانیسم‌های دفاعی که خود برای مدیریت تنش‌های ناشی از این تعارضات به کار می‌برد، فراهم می‌آورد. در این مقاله، به تحلیل و بررسی این مکانیسم‌ها و چگونگی تأثیر آن‌ها بر روان‌شناسی فردی پرداخته خواهد شد. این بررسی نشان می‌دهد که چگونه مکانیسم‌های دفاعی می‌توانند به عنوان ابزارهایی مؤثر در مدیریت اضطراب عمل کنند، در حالی که در صورت استفاده مفرط و یا نادرست، ممکن است به ناهنجاری‌های روانی منجر شوند.

ساختار شخصیت در نظریه فروید: نهاد، خود و فراخود

فروید شخصیت انسان را به سه بخش تقسیم کرد: نهاد، خود (من) و فراخود. نهاد منبع تمام غرایز است و تمایل زیادی به برآورده کردن نیازهای غریزی دارد. فراخود، نماینده‌ی اخلاقیات و وجدان است و تمایل به رعایت اصول اخلاقی دارد. خود (من) هم بین این دو قرار می‌گیرد و تصمیم‌گیری‌های آن براساس واقعیت و تفکر منطقی است.

خود (من) در واقع خدمتگزار نهاد و فراخود است و بین نیازهای غریزی نهاد و قوانین سختگیرانه‌ی فراخود واسطه‌گری می‌کند. وظیفه‌ی خود این است که با توجه به واقعیت‌های بیرونی، خواسته‌های نهاد را کنترل کرده و آن‌ها را به گونه‌ای هدایت کند که هم با اصول اخلاقی فراخود سازگار باشد و هم منطقی و قابل پذیرش برای جامعه. مکانیسم‌های دفاعی به خود کمک می‌کنند تا جلوی خواسته‌های بی‌پایان و غریزی نهاد را بگیرد و این نیازها را به شکلی منطقی و مناسب برآورده سازد. اگر این مکانیسم‌ها وجود نداشته باشند یا درست عمل نکنند، غرایز نهاد بر خود غلبه می‌کنند و شخصیت فرد را تحت فشار قرار داده و از هم می‌پاشند.

اضطراب شباهت زیادی به ترس دارد!

از دیدگاه فروید، مکانیسم‌های دفاعی زمانی فعال می‌شوند که فرد دچار اضطراب می‌شود. اضطراب شباهت زیادی به ترس دارد، اما بر خلاف ترس، علت مشخصی ندارد؛ یعنی فرد نمی‌داند دقیقاً چه چیزی منبع اضطراب اوست. فروید معتقد است که اضطراب ناشی از تضاد بین نهاد و فراخود است که فشار زیادی بر خود وارد می‌کند. هرچه این تضاد بیشتر باشد، فرد اضطراب بیشتری تجربه می‌کند.

اضطراب شباهت زیادی به ترس دارد!

اضطراب در واقع یک نشانه خطر است و به فرد هشدار می‌دهد که اوضاع به خوبی پیش نمی‌رود و به این ترتیب اضطراب، فرد را آگاه می‌کند که خود مورد تهدید است و اگر کاری صورت نگیرد ممکن است از هم پاشیده شود. در این شرایط، خود باید وارد عمل شود و تعارض بین نیازهای غریزی نهاد و قوانین سختگیرانه فراخود را کاهش دهد تا اضطراب فروکش کند. مکانیسم‌های دفاعی به این منظور به کار می‌روند تا به کاهش اضطراب و تنش بین این دو نیرو کمک کنند.

این مکانیسم‌ها با تحریف واقعیت، از خود در برابر تعارض و اضطراب ناشی از آن محافظت می‌کنند. در نتیجه، ادراک فرد از واقعیت تغییر می‌کند و فرد بدون آنکه متوجه باشد، به نوعی به خودش دروغ می‌گوید. این دروغ به قدری زیرکانه است که فرد آن را به عنوان یک حقیقت واقعی می‌پذیرد.

مکانیسم دفاعی ما نسبت به اضطراب چگونه عمل می کند؟

پذیرش این حقیقت که ما واقعیت‌ها را به‌طور تحریف‌شده درک می‌کنیم، دشوار است. انسان‌ها به طور طبیعی از دروغ بیزارند، پس چطور ممکن است خودشان به خودشان دروغ بگویند؟ پاسخ این است که مکانیسم‌های دفاعی در سطح ناخودآگاه عمل می‌کنند. به این معنا که آنچه ما در حالت خودآگاهی و هوشیاری به عنوان واقعیت درک می‌کنیم، در حقیقت تفسیری تحریف‌شده است که از ناخودآگاه نشأت می‌گیرد و ما به آن آگاهی نداریم. تأثیر این مکانیسم‌ها در حفظ تعادل روانی دقیقاً به همین ناآگاهی ما از این تحریف‌ها برمی‌گردد.

هدف مکانیسم‌های دفاعی کاهش اضطراب است. اما وقتی از این مکانیسم‌ها به طور مداوم و بیش از حد استفاده شود، ممکن است به ناهنجاری‌های روانی خفیف یا شدید منجر شود. از آنجا که رفتار و تفکر انسان بر اساس ادراک او از واقعیت شکل می‌گیرد، هر چه این تحریف‌ها بیشتر باشد، رفتار و تفکر فرد از واقعیت دورتر و به سمت ناهنجاری و رفتارهای بیمارگونه می‌رود.

چرا اضطراب دارم؟ [شناخت دلایل اضطراب و مکانیسم های دفاعی ما]

مکانیسم‌های دفاعی مانند سدی در برابر یک رودخانه‌ی پرقدرت هستند. وقتی این سد نتواند در برابر خواسته‌های غریزی نهاد و سخت‌گیری‌های اخلاقی فراخود مقاومت کند، “خود” دچار هجوم این نیروها می‌شود. این فشار زیاد، باعث افزایش اضطراب می‌شود و فرد توانایی سازگاری با چالش‌های زندگی روزمره را از دست می‌دهد.

در شرایط خفیف‌تر، فرد ممکن است دچار اختلالات اضطرابی، تبدیلی یا دیگر مشکلات روانی شود. اما در موارد شدیدتر، فرد ممکن است به ناهنجاری‌های جدی‌تری مانند روان‌پریشی مبتلا گردد.

به بیان ساده‌تر، مکانیسم‌های دفاعی واکنش‌های غیرارادی و ناخودآگاه هستند که “خود” برای کاهش اضطراب و مدیریت احساسات منفی به کار می‌گیرد. این مکانیسم‌ها از طریق تحریف یا انکار واقعیت، به‌طور موقت از فروپاشی شخصیت جلوگیری می‌کنند تا زمانی که راه‌حل مناسبی برای تعارض‌ها پیدا شود.

انواع مکانیسم‌های دفاعی از دید فروید

انواع مکانیسم‌های دفاعی از دیدگاه فروید به شرح زیر هستند:

  1. واپس‌رانی (سرکوب): فرد تلاش می‌کند افکار یا خاطرات آزاردهنده را به ناخودآگاه خود ببرد تا از یادآوری آن‌ها جلوگیری کند. مثال: شخصی پس از گذشت سه سال از حادثه‌‌یِ تصادف خود، تنها خاطرات مبهمی را از آن به یاد می‌آورد.
  2. جابه‌جایی: انتقال احساس روانی و حالت عاطفی از یک شخص یا چیزی که خاستگاه آن بوده، به شخص یا چیز دیگری که معمولاً خطر و تهدید کمتری نسبت به خاستگاه اصلی آن احساس دارد. نمونه: مادری که به علت مشاجره با همسایه عصبانی است، کودک را به خاطر انداختن تصادفی لیوان آب کتک می‌زند.
  3. والایش (تصعید): تبدیل امیال نامقبول به اعمالی قابل‌قبول. مثال: فردی که میل به پرخاشگری دارد به ورزش‌های رزمی روی می‌آورد و موفقیت‌های زیادی کسب می‌کند.
  4. دلیل‌تراشی: فرد پس از انجام عملی نامطلوب یا تفکری ناشایست، برای فرار از احساس نگرانی، خودکم‌بینی، اضطراب یا گناه ناشی از آن‌ها با تراشیدن عذرهای به کلی موجه، عمل خود را درست و منطقی جلوه می‌دهد.
  5. فرافکنی: نسبت دادن اشتباهات و نواقص خود به دیگران. مثال: فردی که خشم خود را به دیگران نسبت می‌دهدو به این‌ وسیله موجب رضایت خاطر و آرامش خود می‌شود.
  6. واکنش وارونه: گاهی فرد آرزوها و امیال ناپسند و غیرقابل‌قبول خود را سرکوب می‌کند و در عوض آرزوها و امیالی را که نقطه‌‌یِ مقابل آن‌ها هستند، ایجاد می‌کند. همچنین مطالبی را بیان می‌کند که با امیال واقعی خود متضاد است. برای نمونه مادری که از علاقه نداشتن به فرزند خود احساس گناه می‌کند، توجه و مراقبت بیشتری نسبت به او نشان می‌دهد.
  7. انکار: وقتی مواجهه با واقعیت بیرونی، بیش از حد ناخوشایند باشد فرد ممکن است منکر وجود این واقعیت های ناخوشایند شود. والدین کودکی که به بیماری علاج‌ناپذیری دچار است ممکن است به کلی وجود مشکل را تکذیب کنند.
  8. ابطال: مکانیسمی که در آن فرد پس از ارتکاب عمل مغایر اخلاق یا افکار ناپسند درصدد خنثی‌سازی آن‌ بر می‌آید.
  9. جبران: وقتی شخص در یک زمینه با شکست و ناکامی روبرو می‌شود یا احساس ضعف، حقارت و بی‌کفایتی می‌کند، سعی می‌کند در زمینه‌ دیگری که شانس بیشتری برای پیشرفت وجود دارد، تلاش کند و موفق شود.
  10. برگشت: هنگامی که فرد در خشنود ساختن گرایش های درونی خود با شکست مواجه گردیده و دچار ناکامی شود، از واقعیت‌های تلخ پیشین عقب‌نشینی کرده و به الگوهای رفتاری گام‌های پیشین رشد باز می‌گردد. کودک ده‌ساله‌ای پس از جدایی والدین خود، برای آن‌که تنها در اتاق خود نخوابد چهار دست‌وپا به رختخواب مادرش می‌رود.
  11. تبدیل: تبدیل یک ناراحتی روانی به یک مشکل جسمی که معمولاً گذرا است و با گذشت زمان و ایجاد آرامش بهبود می‌یابد. برای نمونه، خانمی که با همسرش مشاجره و کشمکش دارد، دچار زخم معده می‌شود.
  12. همانندسازی: شخص ناآگاهانه خود را در قالب فرد دیگری قرار می‌دهد و یا خود را با او یکی احساس می‌کند. همانندسازی در رشد شخصیت اهمیت بسیاری دارد. گاهی افراد ضعیف که اعتماد به نفس ندارند، خود را با شخص مقتدر و محبوب همانند ساخته و از توانمندی او احساس اعتماد به نفس می‌گیرد.

چند نکته ضروری برای فهم دقیق مکانیسم های دفاعی

برای فهم دقیق جایگاه مکانیسم‌های دفاعی که گاهی از آن‌ها به عنوان مانورهای روانشناختی یاد می‌شود، توجه به چند نکته ضروری است:

1-کاربرد مکانیسم‌های دفاعی به خودی خود نشانه بیماری نیست، زیرا در بسیاری از مواقع مکانیسم‌های دفاعی نقشی حیاتی در رفاه روانی انسان‌ها دارند. در واقع مکانیسم‌های دفاعی شکلی از رفتار بهنجار تلقی می‌شوند مشروط به این‌که در کاربرد آن ها زیاده روی نشود.

2- مکانیسم‌های روانی اموری اکتسابی به شمار می‌آیند که برای جلوگیری از تخریب و بی‌ارزش شدن «من» به کار می‌روند. تکرار مداوم آن ها موجب تبدیل آن ها به عادت می‌شود.

3- مهم‌ترین ویژگی این مکانیسم‌ها کاربرد ناخودآگاهانه آن ها از سوی انسان‌هاست که به منظور حفظ تعادل روانی صورت می‌گیرد.

4- افراد با به کار بردن مکانیسم‌های دفاعی، مسائل و مشکلات خود را حل نمی‌کنند، بلکه تنها به تحریف آن ها و در واقع تحریف واقعیت می‌پردازند.

5- هر چند مکانیسم‌های دفاعی به تنهایی نیز به کار می روند ولی بیشتر افراد، ترکیبی از آن ها را به کار می‌برند.

سخن پایانی

تعارضات درونی بین نهاد، خود و فراخود می‌توانند بر رفتار و روان انسان تأثیر بگذارند. مکانیسم‌های دفاعی، به عنوان ابزارهایی حیاتی برای مدیریت اضطراب و حفظ تعادل روانی، به فرد کمک می‌کنند تا با تنش‌ها و چالش‌های زندگی به طور مؤثری مقابله کند. با این حال، استفاده نادرست یا مفرط از این مکانیسم‌ها ممکن است به تحریف واقعیت و بروز ناهنجاری‌های روانی منجر شود.

بنابراین، درک و شناسایی این مکانیسم‌ها و تأثیرات آن‌ها بر سلامت روانی، اهمیت زیادی دارد. توجه به این نکته که مکانیسم‌های دفاعی می‌توانند به عنوان واکنش‌های طبیعی و ناخودآگاه در زندگی روزمره عمل کنند، به ما کمک می‌کند تا بهتر بفهمیم چگونه می‌توانیم با چالش‌ها و اضطراب‌های زندگی خود سازگار شویم و در عین حال به حفظ سلامت روانی خود توجه کنیم.

عضو خبرنامه شوید

برای اطلاع از جدیدترن مقالات و کتاب‌های منتشر شده بر روی سایت ایمیل خود را وارد کنید.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دکتر کامران جلالی وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *