نقش طب رایج و طب هومیوپاتی در پزشکی فرامولکولی
فهرست مطالب
پزشکی فرامولکولی
در این مقاله ما قصد داریم نقش طب رایج و طب هومیوپاتی در پزشکی فرامولکولی بررسی کنیم. ابتدا نیاز داریم که با پزشکی فرامولکولی آشنا شویم. واژهی فرامولکولی مفهوم گیج کنندهای دارد. همه ما با واژهی مولکول آشنا هستیم و میدانیم که همه سلولهای بدن از مولکول ساخته شدهاند و نیز میدانیم که بیماری به نوعی در اثر اختلال در عملکرد سلولها بوجود میآید. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بیماری نتیجه اختلال در مولکولهای سازنده سلول است.
از این زاویه قابل درک خواهد بود که آموزههای طب رایج با مولکول و ویژگیهای مولکولی سرو کار داشته باشد.
دقیقاً به همین دلیل است که طب رایج با استفاده از علم شیمی مولکولی میتواند اختلالهای موجود در بیمار را به یک عضو خاص نسبت دهد و حتی بتواند نوع بافت و سلول مبتلا را تشخیص دهد و برای اصلاح اختلال بوجود آمده از داروهایی که براساس شیمی مولکولی ساخته شدهاند استفاده کند و به این طریق به درمان بیماریها بپردازد.
به همین دلیل است که طب رایج را پزشکی مولکولی نیز مینامند. همچنان که علم پزشکی برای حیات خود عمدتاً از علم شیمی مولکولی بهره برده است، پزشکی فرامولکولی نیز از قوانین شیمی فرامولکولی استفاده میکند و امکانات تشخیصی و درمانی نوینی را به عالم پزشکی افزوده است.همچنانکه در طب رایج از داروهایی با تاکید بر خواص مولکولی استفاده میشود در پزشکی فرامولکولی از داروهایی با خاصیت فرامولکولی بهره میگیریم به همین دلیل آنها را داروهای فرامولکولی مینامیم.
به عبارت دیگر داروهای فرامولکولی با اصلاح عملکرد نادرست مولکولهای بدن بیمار، عملکرد سلولها را اصلاح میکنند و به این وسیله بیماریهای بیشماری درمان میشوند. بنابراین یک پزشک فرامولکولی باید دانش جامعی دربارهی پزشکی مولکولی( طب رایج) ، داروهای فرامولکولی (طب هومیوپاتی) و طب سنتی داشته باشد. هریک از این علوم جایگاه ویژه ای در این روش درمان دارند.
به طور خلاصه تشخیص بیماریها با استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته طب رایج صورت میگیرد، امکاناتی که حتی قادرند اختلالات را در سطح مولکولی مورد شناسایی قرار دهند. از داروهای هومیوپاتی تحت عنوان داروهای فرامولکولی به عنوان ابزاری استفاده می شود که قادرند نیرویهای بین مولکولی در عضو مبتلا را تحت تاثیر قرار بدهند و با اصلاح عملکرد آنها سلامتی را به بیمار بازگردانند. در آخر برای حفظ سلامتی از طب سنتی استفاده میشود.
میدانیم که در طب سنتی خواصی را به مواد غذایی و سایر عوامل محیطی نسبت میدهند که هیچ توجیه علمی در طب رایج ندارند با این وجود شیمی فرامولکولی توضیحات قابل قبولی در این باره ارائه میدهد. زیبایی پزشکی فرامولکولی در این است که با توجه به امکانات موجود میتوانیم پلی ارتباطی بین مفاهیم پایه طب سنتی و طب رایج برقرار کنیم. عناصر اربعه، مزاج، خلط و… مفاهیمی به شمار میآیند که تاکنون از نظر پزشکان طب رایج مبنای علمی نداشتهاند ولی هم اکنون با تولد پزشکی فرامولکولی در صف مفاهیم کاربردی با پشتوانه علمی قرار میگیرد.
طب رایج در پزشکی فرامولکولی
طب رایج با ویژگیهای امروزی با قدمت بیش از 120 سال در یافتن عامل بیماری و آسیبهای ایجاد شده در اثر بیماری نقش مهمی دارد. تکنولوژیهای پیشرفته به کمک سایر علوم مرتبط با پزشکی، طب رایج را در تشخیص بیماریها توانمند ساخته است به گونهای که تشخیصهای این طب نسبت به سایر شیوههای درمانی دقیق تر است.مراکز تصویر برداری همچون رادیولوژی، سونوگرافی ، سی تی اسکن ، ام آر آی و همچنین لابراتوارهای تشخیص طبی برای انجام آزمایشهای خون و ادرار و همچنین مراکز مشاوره روانشناسی و … توان بالای این طب در تشخیص علت بیماریها، نوع بیماری و حتی تعیین مراحل مختلف بیماری را نشان میدهد.
امروزه تشخیص بیماریها در مراکز تشخیصی به عنوان اقدام اولیه برای آزمونهای استخدامی، استفاده از امکانات بیمهای، ازدواج و حتی بچه دار شدن در نظر گرفته شود. با وجود پیشرفتهای زیاد هنوز هم اختلالات و بیماریهای قابل توجهی هستند که تشخیص داده نمیشوند.در اینگونه موارد از سایر شاخههای پزشکی استفاده میشود برای نمونه: طب سنتی( شناخت بیماریها از روی نبض) ایریدولوژی (تشخیص بیماریها از روی عنبیه)، نجوم پزشکی (بررسی استعدادهای فردی به بیماری ها با بررسی نیروی سیارات)، طب هومیوپاتی (بررسی ارتباط نقاط ضعف فیزیکی و روحی روانی)، هاله نگاری ( استفاده از پدیدههای بیوالکتریک) و دستگاههای تشخیصی متکی بر پدیده بیورزونانس.
گرچه اکثر ابزارهای تشخیصی جایگزین به دقت وسایل تشخیصی طب رایج نیستند ولی به کمک تلفیق این ابزارها نه تنها میتوان دقت آنها را افزایش داد، بله میتوان اطلاعات کیفی را از سطح سلامتی اندامهای داخلی بدست آورد که هیچیک از روشهای دیگر امکان دستیابی به چنین اطلاعاتی را ندارند. از سوی دیگر مطالعات علمی در طبهای کل نگر نشان داده است که داروهای طب رایج تنها باید در شرایطی که بیمار در وضعیت اورژانسی و تهدید کننده حیات قرار گرفته است بکار رود و چنانچه در مواردی همچون بیماریهای مزمن کم خطر به طور طولانی استفاده شوند نه تنها مفید نخواهند بود بلکه آسیبهای جبران ناپذیری ایجاد میکنند.
به این ترتیب نقش طب رایج در پزشکی فرامولکولی کمک به شناخت دقیقتر بیماریها و اختلالات است و در موارد تهدید کننده حیات اقدامات دارویی و جراحی طب رایج میتواند جان بیمار را از مرگ حتمی نجات دهد.
طب هومیوپاتی در پزشکی فرامولکولی
این طب با قدمت بیش از 200 سال امیدی در درمان ریشهای بسیاری از بیماریهای مزمن و صعب العلاج ایجاد کردهاست. بنیان گذار آلمانی تبار این طب، دکتر ساموئل هانمن، به دلیل تسلط بیهمتایش بر علم شیمی زمان خود توانست خواصی فرامولکولی را از مواد دارویی آشکار سازد که تا مدتها اندیشمندان علم شیمی مولکولی قادر به درک چگونگی آن نبودند.
هرچند تا سال 2010 که دکتر مونتانیه ویروس شناس فرانسوی و برنده جایزه نوبل بر پایه سیگنالهای الکترومغناطیس که از مولکول “دی ان ای” دریافت کرد، توضیح علمی بر شیوه عملکرد داروهای فرامولکولی ارائه داد، علم هومیوپاتی فراز و فرودهای زیادی را طی کرده است.قدرت درمانگری همه جانبه داروهای هومیوپاتی و به بیان دیگر وسیع الطیف بودن آنها و از سوی دیگر بدون عارضه بودن آنها مزیتی است که تاکنون هیچ یک از شیوههای درمان نتوانسته است با آن رقابت کند.
برخلاف طب رایج وحتی طب سنتی که با وارد کردن مولکولهایی با خواص دارویی قصد دارند عامل بیماری را از بین ببرند و یا مزاج بیمار را اصلاح کنند و در نهایت کنترلی روی علایم و نشانهها داشته باشند، داروهای هومیوپاتی با تقویت مکانیسم دفاعی در سطح سلولی و مولکولی از توانایی بلقوهی بیمار برای درمان خودش استفاده می کند، چیزی شبیه واکسیناسیون ولی در مقیاسی بسیار وسیعتر و دقتی باورنکردنی! و جالبتر آن که نتیجه چنین درمانی در بیشتر موارد شفای کامل است.
منبع تهیه این داروها درحدود 65 درصد گیاهی و بیش از 30 درصد آن ها معدنی هستند. نحوه تهیه این داروها بر دو مرحله استوار است یکی رقیق سازی و دیگری تکانهای شدید. این دو اصل داروهای هومیوپاتی را از سایر داروها با ساختار مولکولی جدا میکند.
در داروهای مولکولی از جرم دارو به عنوان مشخصه اصلی آن استفاده میشود برای نمونه 325 میلی گرم استامینوفن در یک قرص این دارو وجود دارد درحالیکه برای داروهای هومیوپاتی از واژه توان دارو استفاده میشود که بیانگر میزان رقت و تکان های شدید وارد شده به دارو است.آنچه از طب هومیوپاتی در پزشکی فرامولکولی بکار گرفته میشود دیدگاه کل نگر آن به بیماریها و دیگری استفاده از داروهای هومیوپاتی در کنار داروهای بدست آمده از تکنولوژی بایورزونانس است. به همه داروهای هومیوپاتی و داروهای بدست آمده از درمانهای بایورزونانس اصطلاحاً داروهای فرامولکولی گفته میشود چرا که اثر بخشی آنها به ساختار مولکولی آنها مربوط نیست بلکه به نیروهای فرامولکولی با مؤلفههای فرکانسی بسیار اختصاصی ارتباط دارد.
نتیجه گیری
طب هومیوپاتی و طب رایج هر دو نقش مهمی در پزشکی فرامولکولی دارند. در حالی که طب رایج با استفاده از علم شیمی مولکولی، اختلالات و بیماریها را به طور دقیق تر تشخیص داده و از داروهای مولکولی برای درمان استفاده میکند، طب هومیوپاتی با استفاده از داروهای فرامولکولی و نیروهای فرکانسی و اطلاعات دارویی ، رویکرد جدیدی در درمان اختلالات بدنی و روانی ارائه میدهد.همچنین، مشاهده میشود که ترکیب این دو رویکرد پزشکی، بهبود بیماری را تسریع میبخشد. طب هومیوپاتی با تأکید بر نظریههای پزشکی فرامولکولی و بهبود مکانیسم دفاعی بدن، در ترمیم ریشهای بیماریهای مزمن و صعبالعلاج مؤثر است، در حالی که طب رایج با استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته، تشخیص دقیقتری از بیماریها ارائه میدهد.
بنابراین، استفاده همزمان از دو رویکرد پزشکی فرامولکولی و هومیوپاتی در کنار طب رایج میتواند بهبودی معناداری در بهبودی بیماریها و حفظ سلامتی افراد داشته باشد.