مکانیسم دفاعی بدن از دیدگاه پزشکی کلاسیک
فهرست مطالب
آنچه در این مقاله می خوانید…
بدن انسان با بهرهگیری از سیستم ایمنی، بهعنوان یک مکانیزم دفاعی پیشرفته، در مقابل عوامل بیماریزا و تهدیدات خارجی محافظت میشود. مکانیسم دفاعی بدن از دیدگاه پزشکی کلاسیک این گونه است که سیستم به دو بخش اصلی تقسیم میشود: دفاع اختصاصی و غیراختصاصی. هر یک از این مکانیسمها با ترکیب عملکردهای پیچیدهای چون پاسخهای فیزیکی و شیمیایی، بدن را از آسیبهای محیطی و عفونتها مصون نگه میدارند. شناخت این مکانیسمها و تأثیر آنها بر سلامت انسان، پایههای اساسی برای فهم عمیقتر سیستم ایمنی و چگونگی مقابله بدن با عوامل بیماریزا است.
مکانیسم دفاعی بدن از دیدگاه پزشکی کلاسیک
در شیوههای پزشکی با رویکرد پارهنگر که تمرکز بیشتری بر جنبههای فیزیکی و زیستی بدن انسان دارند، مکانیسمهای دفاعی بدن به دو دسته کلی دفاع اختصاصی و دفاع غیراختصاصی تقسیم میشوند. هر یک از این مکانیسمها نقش مهمی در حفظ سلامت و مقابله با عوامل بیگانه و بیماریزا ایفا میکنند.
دفاع غیر اختصاصی
این مکانیسم دفاعی که بهعنوان دفاع غیراختصاصی شناخته میشود، اولین خط دفاع بدن در برابر عوامل بیماریزا است. این سیستم دفاعی به صورت یکسان در برابر همه میکروبها و عوامل بیگانه عمل میکند، بدون اینکه توانایی شناسایی و تمایز بین میکروبها را داشته باشد. به عبارت دیگر، این مکانیسم بهطور کلی و غیراختصاصی به مقابله با هر نوع عامل مهاجم میپردازد.
نخستین خط دفاعی غیر اختصاصی
در نخستین خط دفاعی مکانیسم دفاعی غیراختصاصی، پوست و لایههای مخاطی نقش اصلی را در محافظت از بدن در برابر عوامل بیماریزا ایفا میکنند. این سیستم دفاعی به صورت فیزیکی و شیمیایی عمل کرده و از ورود میکروبها به بدن جلوگیری میکند.
جزای اصلی نخستین خط دفاعی:
- پوست:
- لایههای شاخی سطح پوست: این لایهها بهعنوان یک سد فیزیکی عمل میکنند و مانع از ورود بسیاری از میکروارگانیسمهای بیماریزا به داخل بدن میشوند.
- خاصیت اسیدی پوست: به دلیل وجود چربی و آنزیم لیزوزیم در عرق، سطح پوست اسیدی است که رشد بسیاری از باکتریها را مهار میکند.
- لایههای مخاطی:
- ترشح مخاط: لایههای مخاطی که در لوله گوارشی، مجاری تنفسی، و دستگاههای ادراری و تناسلی وجود دارند، مخاط ترشح میکنند. این مخاطها میکروبها را به دام میاندازند و از نفوذ آنها به بخشهای عمیقتر جلوگیری میکنند.
- آنزیم لیزوزیم: لیزوزیم موجود در مخاطها و سایر ترشحات بدن، مانند بزاق و اشک، دیواره سلولی باکتریها را تخریب کرده و موجب نابودی آنها میشود.
- مژکها در مجاری تنفسی: مژکهای موجود در سطح مجراهای تنفسی، مخاط و میکروبهای به دام افتاده را به سمت حلق هدایت میکنند تا از بدن خارج شوند یا بلعیده شده و در معده توسط شیرههای گوارشی تخریب شوند.
- ترشحات و دفع مواد:
- ادرار، مدفوع، بزاق، سرفه، عطسه: این مکانیسمها نیز در دفع میکروبها و عوامل بیماریزا نقش دارند. مثلاً از طریق سرفه و عطسه، میکروبها از دستگاه تنفسی خارج میشوند.
- آنزیم لیزوزیم در اشک: این آنزیم موجود در اشک نیز به تخریب میکروبها کمک میکند.
این روشهای دفاعی فیزیکی و شیمیایی بهعنوان نخستین خط دفاعی بدن عمل میکنند و یک سپر ابتدایی در برابر هجوم عوامل بیماریزا به بدن ایجاد میکنند.
دومین خط دفاعی غیر اختصاصی
دومین خط دفاعی غیراختصاصی شامل چندین مکانیسم است که به بدن کمک میکنند تا در برابر عوامل بیماریزا بدون نیاز به شناسایی اختصاصی آنها دفاع کند. این مکانیسمها به عنوان یک پاسخ عمومی در برابر هرگونه تهدید به کار میروند و شامل موارد زیر هستند:
- پاسخ التهابی (Inflammatory Response):
- التهاب یک پاسخ موضعی به آسیب بافتی یا هجوم عوامل بیماریزا است. علائم التهاب شامل قرمزی، تورم، گرمی و گاهی چرک میشود.
- هیستامین که از سلولهای آسیبدیده آزاد میشود، باعث گشادی رگها و افزایش جریان خون به ناحیه آسیبدیده میشود. این امر به ورود نوتروفیلها و ماکروفاژها کمک میکند که با هجوم به عوامل بیماریزا، آنها را نابود کرده و سلولهای فرسوده را تجزیه کنند.
- پاسخ دمایی (Fever Response):
- افزایش دمای بدن یا تب به عنوان یک مکانیسم دفاعی عمل میکند. گرمای تولید شده ناشی از تب، محیط بدن را برای بسیاری از عوامل بیماریزا نامطلوب کرده و از رشد آنها جلوگیری میکند.
- فاگوسیتها (Phagocytes):
- فاگوسیتها مانند نوتروفیلها، ماکروفاژها و ائوزینوفیلها، بخش مهمی از این خط دفاعی هستند. آنها میکروبها و عوامل بیگانه را از طریق فرایندی به نام فاگوسیتوز میبلعند و از بین میبرند. نوتروفیلها معمولاً اولین سلولهای ایمنی هستند که به محل عفونت یا آسیب وارد میشوند.
- پروتئینهای مکمل (Complement Proteins):
- این پروتئینها در خون جریان دارند و توسط سلولهای پوششی روده، کبد و ماکروفاژها ساخته میشوند. در صورت برخورد با میکروبها، این پروتئینها ساختارهای حلقهای تشکیل میدهند که منافذی در غشای میکروبها ایجاد میکند و در نهایت موجب مرگ آنها میشود.
- اینترفرونها (Interferons):
- اینترفرونها نوعی پروتئین هستند که توسط سلولهای آلوده به ویروس ترشح میشوند. وظیفه آنها جلوگیری از تکثیر ویروسها در سلولهای سالم است و به سلولهای دیگر هشدار میدهند که جلوی تکثیر ویروسها را بگیرند.
این مکانیسمهای دفاعی غیراختصاصی، نقش حیاتی در پاسخ ایمنی اولیه بدن ایفا میکنند و بدن را برای مقابله با تهدیدات آماده میسازند.
دفاع اختصاصی
درصورتی که عوامل بیماریزا بتوانند از سد دفاع غیراختصاصی عبور کنند، با دفاع اختصاصی روبهرو خواهند شد. در این مکانیسم، علاوه بر ماکروفاژها، نوعی از گلبولهای سفید به نام لنفوسیتها نقش دارند که از سلولهای بنیادین مغز استخوان حاصل میشوند. لنفوسیتها به طور اختصاصی عمل میکنند، یعنی یک نوع ویژهایی از عوامل بیگانه را شناسایی کرده و از بین میبرند.
لنفوسیتها پس از بوجودآمدن نابالغ هستند و برای کسب ویژگیهای لازم برای شناسایی و مبارزه با میکروارگانیسمها، باید تکامل یابند. بر اساس محل تکامل، لنفوسیتها را به دو دستهی لنفوسیتهای B و لنفوسیتهای T تقسیم میکنند. لنفوسیتهای B در مغز استخوان و لنفوسیتهای T در تیموس تکامل مییابند.
لنفوسیتهای بالغ توانایی شناسایی مولکولها و سلولهای خودی را از بیگانه، و نیز مقابله با عوامل بیگانه را به دست میآورند و وارد جریان خون میشوند. لنفوسیتها دارای گیرندههایی بر سطح خود هستند که از نظر شکل هندسی مکمل نوع خاصی از آنتیژن (که روی سطح عوامل بیگانه قرار دارد) می باشند. به این ترتیب، هر لنفوسیت، با داشتن گیرندهای ویژه، میتواند آنتیژن ویژهایی را شناسایی کرده و از بین ببرد. به همین علت میگوییم که لنفوسیتها به طور اختصاصی عمل میکنند. برخی از لنفوسیتها بین لنف و خون در گردشاند و برخی دیگر در گرههای لنفی، طحال، لوزهها و آپاندیس جمع میشوند.
ایمنی هومورال
ایمنی هومورال بخشی از دفاع اختصاصی است که به مبارزه با باکتریها و ویروسهای موجود در مایعات بدن میپردازد و در آن لنفوسیتهای B نقش دارند. لنفوسیتهای B هنگامی که برای نخستین بار به آنتیژنی متصل میشوند، رشد مییابند، تقسیم میشوند و طی دگرگونی هایی به پلاسموسیت و سلولهای B خاطره تبدیل میشوند. پلاسموسیتها پروتئینهایی به نام پادتن ترشح میکنند که در خون محلول هستند.
هر نوع پادتن به نوع ویژهایی آنتیژن متصل میشود و آن را از بین میبرد. نحوه ی عمل پادتنها گوناگون است. در بسیاری از موارد پادتن با اتصال به آنتیژنهای سطح عامل بیگانه، از اتصال آن به سایر سلولهای بدن جلوگیری میکند و موجب میشود میکروب به آسانی به دست ماکروفاژها بلعیده شود. سلولهای B خاطره نیز در بدن در حالت آمادهباش میمانند و درصورت برخورد دوباره با همان آنتیژن، تعداد بیشتری پلاسموسیت و مقدار کمی سلول خاطره تولید میکنند. در نتیجه، پادتن با مقدار و سرعت بیشتری تولید میگردد و مبارزه نیز با شدت بیشتری انجام میگیرد.
ایمنی سلولی
مکانیسم ایمنی سلولی به مبارزه با سلولهای آلوده به ویروس، باکتری و سلولهای سرطانی میپردازد. در این روش، لنفوسیتهای T نقش دارند. این سلولها نیز، پس از اتصال به آنتیژنی خاص، تکثیر پیدا کرده و انواعی از سلولهای T را به وجود میآورند:
سلولهای T کشنده (یا سایتوتوکسیک): این سلولها توانایی شناسایی و حملهی مستقیم را به سلول آلوده یا سرطانی دارند. آنها با ترشح پروتئینی به نام پرفورین، منافذی را در این سلولها ایجاد میکنند که به مرگ آنها میانجامد.
سلولهای T کمککننده: فراوانترین نوع لنفوسیتهای T میباشند که به کارهای دستگاه ایمنی کمک میکند.
سلولهای T تنظیمکننده: این سلولها اعمال سلولهای T کشنده و کمککننده را کنترل میکنند و به پاسخ ایمنی خاتمه میدهند و از پاسخهای شدید جلوگیری میکنند.
سلولهای T خاطره: این سلولها در حالت آمادهباش در بدن میمانند.
همانگونه که از رویکرد پزشکی رایج انتظار می رود، همه شواهد عینی که از دگرگونی های بیوشیمیایی و بافتی حکایت دارد را به عنوان تنها کارکرد مکانیسم دفاعی در نظر می گیرند. در مقاله مکانیسم دفاعی از دیدگاه پزشکی هومیوپاتی به عنوان نمایندهیِ مکتب حیات گرایی را مورد بررسی قرار دهیم.
سخن پایانی
مکانیسمهای دفاعی بدن، چه در بخش غیراختصاصی و چه در بخش اختصاصی، همگی در جهت حفاظت از بدن در برابر تهدیدات بیرونی فعالیت میکنند. شناخت دقیق این فرآیندها از دیدگاه پزشکی کلاسیک به ما امکان میدهد تا بتوانیم بهطور مؤثرتری با بیماریها مقابله کنیم. ایمنی بدن با عملکرد هماهنگ و منظم این مکانیسمها، اساس سلامت فرد را تشکیل داده و هرگونه نقص در آنها میتواند منجر به عفونتها و بیماریهای جدی شود. بنابراین، درک و تقویت این مکانیسمهای دفاعی، اصلیترین راه برای حفظ و بهبود سلامت بدن است.