آیا داروهای موجود توانایی درمان یا کنترل بیماری های ما را دارد؟!!

آیا داروهای موجود توانایی درمان یا کنترل بیماری های ما را دارد؟!!

داروهای موجود توانایی درمان یا کنترل بیماری های ما را دارد

آنچه در این مقاله می خوانید…

برای پاسخ به سوال آیا داروهای موجود توانایی درمان یا کنترل بیماری های ما را دارد، هانمن (بنیان‌گذار طب‌هومیوپاتی) با ارائه این نظریه که داروهای آلوپاتی (طب کلاسیک) به جای درمان بیماری‌های طبیعی، خود منجر به ایجاد بیماری‌های مصنوعی و پیچیده‌تر شدن وضعیت بیمار می‌شوند، رویکردی نوین در طبابت ارائه کرد. این مقاله به بررسی دقیق‌تر سه حالت احتمالی در برخورد دو بیماری ناهمانند می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه دیدگاه هانمن می‌تواند درک ما از بیماری‌ها و روش‌های درمانی را تغییر دهد.

در دنیای پزشکی، مواجهه با دو یا چند بیماری همزمان در یک بیمار یکی از پیچیده‌ترین چالش‌های تشخیص و درمان محسوب می‌شود. هانمن در مطالعات خود به بررسی تعامل بیماری‌های ناهمانند پرداخته و نتایج شگفت‌انگیزی را مطرح کرده است. او معتقد بود که برخورد دو بیماری ناهمانند می‌تواند سه حالت مختلف را در بدن بیمار ایجاد کند که هر یک از این حالات تأثیر عمیقی بر روند درمان و پیشرفت بیماری‌ها دارد. این مشاهدات نه تنها به درک بهتر از بیماری‌ها و رفتار آن‌ها در بدن انسان کمک می‌کند، بلکه نقدی جدی بر روش‌های درمانی رایج در پزشکی کلاسیک زمان او نیز ارائه می‌دهد.

سه حالت احتمالی در برخورد دو بیماری ناهمانند

برای روشن شدن این گفتار وقتی دو بیماری ناهمانند در یک فرد باهمدیگر برخورد می‌کنند ممکن است سه حالت گوناگون روی دهد. توجه شود که این دو بیماری غیر‌همانند، یا هر دو طبیعی هستند یا یکی طبیعی و دیگری مصنوعی است (برای نمونه، بیماری مصنوعی ناشی از مصرف داروهای پزشکی کلاسیک، داروهایی که داده می شود آنقدر نیرومند هستند که خود باعث یک بیماری جدید غیرهمانند شوند)

هانمن یکی از ارزشمندترین یافته‌های خود را که منجر به تولد هومیوپاتی بعنوان یک مکتب پزشکی شد مطرح می‌کند. در برخورد دو بیماری که از نظر علائم و نشانه‌ها نامشابه هستند سه حالت مختلف را بوجود می‌آورند. نکته مهم در این مقدمه این است که هانمن مصرف داروهای طب کلاسیک را همچون داروهای هومیوپاتی مسبب ایجاد بیماری مصنوعی می‌داند. درواقع هانمن آنچه بعنوان عوارض داروهای مورد استفاده در طب رایج شناخته شده است را علائم و نشانه‌های بیماری مصنوعی حاصل از مصرف آن داروها می‌داند.

virus

به این وسیله اثبات می‌گردد که هیچگاه حتی طبیعت نمی‌تواند یک بیماری را با بیماری غیرهمانند درمان کند حتی اگر نیرومندتر باشد و داروهای پزشکی رایج نیز هرقدر نیرومندتر باشند چنانچه به صورت غیر هومیوپاتیک (غیر مشابه) بکار روند نمی‌توانند هیچ بیماری را درمان کنند.

نتیجه ای که هانمن در تعامل بین بیماری‌های نامشابه می‌گیرد این است که دو بیماری نامشابه هیچگاه نمی‌توانند باعث از بین رفتن یکدیگر شوند. از آنجا که طب رایج با ایجاد بیماری مصنوعی غیر همانند سعی می‌کند بیماری طبیعی را از بین ببرد، تا کنون نتوانسته است بطور اصولی یک بیماری طبیعی را درمان کند.

حالت اول: برخورد دو بیماری ناهمانند که یکی نیرومندتر و یا هم توان باشند

چنانچه دو بیماری طبیعی ناهمانند دریک فرد روی دهند (یکی پیش از دیگری فرد را دچار کرده باشد)، دو حالت ممکن است وجود داشته باشد:

  • هر دو به یک میزان نیرومند باشند.
  • اولی نیرومندتر از دومی باشد.

در هر دو صورت بالا بیماری دوم دفع خواهد شد.در اینجا هانمن اولین احتمال ممکن در تعامل دو بیماری نامشابه را مطرح می سازد که در آن هردو بیماری به یک میزان قوی هستند ویا اولی قوی تر از دومی است و ادامه می دهد در هردو حالت بیماری دوم دفع خواهدشد. اینکه هانمن برای تشخیص قوی تر بودن یک بیماری از چه معیاری استفاده کرده است موضوعی است که در ادامه مشخص خواهد شد.

به عنوان مثال:

به این ترتیب، کسی که به یک بیماری مزمن نیرومند دچار است دیگر به اسهال پاییزی و یا هر همه گیری خفیف دیگر دچار نمی‌شود و به همین ترتیب در جایی که آن بیماری نیرومندتر شایع است فرد به بیماری ناهمانند دیگری دچار نمی‌شود. یافته‌های هانمن در بررسی برهم‌کنش دو بیماری ناهمانند او را متقاعد کرده است که بیماری ناهمانند قوی‌تر نوعی مصونیت برای ابتلاء به بیماری ناهمانند دیگر ایجاد می‌کند. به عنوان مثال:

درجایی که اسکوربوت (کمبود ویتامین ث) شایع است طاعون شیوع نمی‌یابد. در افراد دچار راشیتیسم (نرمی استخوان) واکسن آبله موثر نیست. افرادی دچار بیماری سل هستند به تب‌های همه گیر سبک دچار نمی‌شوند.در مثال‌های ذکر شده سه نمونه از دوگانه‌های بیماری های نامشابه را مطرح می‌کند، ابتلاء به اسکوربوت دربرابر طاعون مصونیت ایجاد می‌کند، ابتلاء به راشیتیسم دربرابر واکسن آبله مانع از اثر گذاری واکسن می‌شود، ابتلاء به سل مانع ابتلاء به تب‌های اپیدمیک سبک می‌شود.

حالت دوم: دوبیماری ناهمانند که دومی نیرومند تر باشد

اگر بیماری ناهمانند دومی نیرومندتر باشد، بیماری نخست که خفیف‌تر است را به گونه‌ای گذرا سرکوب نموده و به بیان دیگر آن را معلق می‌گرداند. تا زمانی که بیماری دوم، یا دوره خود را بگذراند و یا درمان شود. سپس بیماری نخست دوباره نمایان می‌شود.

در این حالت بیماری نامشابه قوی تر سبب پنهان شدن بیماری ضعیف تر می‌گردد به گونه‌ای که پس از برطرف شدن بیماری قوی‌تر مجدداً بیماری ضعیف‌تر خود را نشان می‌دهد.

به عنوان مثال:

در کودکان دچار صرع، بروزکچلی سبب توقف یورش‌های صرع شده است. بروز اسکوربوت در بیمار دچار گال سبب توقف گال شده است. دچار شدن به تیفوس روند سل را متوقف کرده است. جنون سبب توقف روند بیماری سل شده است.  آبله توانسته است دانه‌های پوستی سرخک را متوقف کند و برعکس آن هم روی داده است. آبله گاوی توانسته است مخملک را متوقف گرداند. تلقیح آبله می تواند روند بیماری اوریون را متوقف سازد.

در اینجا نیز هانمن مثال‌هایی از دوگانه‌های بیماری‌های ناهمانند را می‌زند که دومی نیرومندتر است. این دوگانه‌ها شامل: صرع-کچلی ،سل- تیفوس، سل- جنون، سرخک-آبله، آبله‌ی‌گاوی-مخملک، اوریون -واکسن آبله است.

در همه بیماری‌های ناهمانند وضعیت همین گونه است، بیماری نیرومندتر، ناتوان‌تر را معلق می‌کند ولی هیچگاه یکدیگر را درمان نمی‌کنند.

نتیجه نهایی هانمن در برخورد دوبیماری ناهمانند این است که هیچگاه یکدیگر را درمان نمی کنند. گاهی به ندرت به ویژه در بیماری‌های حاد ممکن است این دو بیماری با یکدیگر پیچیده شوند.

حالت سوم: پیچیده شدن دو بیماری ناهمانند

درحالت سوم بیماری جدید “دوم”  که برای مدتی طولانی در ارگانیسم باقی مانده سرانجام با بیماری مزمن قدیمی که ناهمانند هم هستند پیوند یافته و یک ترکیب تازه را بوجود می‌آورند. هر کدام  فقط قسمت ویژه‌ای از ارگانیسم را که نسبت به آن بخش تمایل دارند، اشغال می کنند. یعنی به صورت ویژه آن عامل بیماری‌زا در آن قسمت از ارگانیسم  جایگزین می‌شود.

دو بیماری ناهمانند در حالتی که به قدر کافی نیرومند باشند و مدت نسبتا طولانی باقی مانده باشند نه یکدیگر را معلق نگاه می‌دارند و نه سرکوب می‌کنند، بلکه در هم پیچیده شده و باهم همزیستی می‌کنند و هریک قلمروی خاص خود را انتخاب کرده و در آن به حکمرانی ادامه می‌دهند.

به عنوان مثال:

بیمار دچار بیماری آمیزشی می‌تواند دچار گال شود و این دو بایکدیگر پیچیده شوند. آبله و سرخک می توانند با یکدیگر پیچیده شوند. و یا آبله گاوی و سیفلیس می‌توانند با یکدیگر وجود داشته باشند و آبله گاوی توانسته است در کنار سیفلیس دوره خود را طی کند.

دوگانه‌هایی که هانمن در این دسته از تعامل بیماری‌های نامشابه قرار می‌دهد شامل:بیماری آمیزشی-گال، آبله‌ی گاوی- سیفلیس و.. هستند.

پیچیده شدن بیماری طبیعی با بیماری دارویی (مصنوعی) در طب رایج

همراهی و پیچیده شدن بیماری‌های طبیعی ناهمانند در یک بیمار نسبت به عوارض ناشی از داروهای آلوپاتی (داروهای طب رایج) که به صورت نامناسب و طولانی مدت استفاده شده باشند، بسیار کمتر روی می دهد.همراهی و پیچیده شدن بیماری‌های طبیعی ناهمانند در یک بیمار نسبت به عوارض ناشی از داروهای آلوپاتی که به صورت نامناسب و طولانی مدت استفاده شده باشند، بسیار کمتر روی می دهد.

بر طبق تجربیات هانمن به ندرت ممکن است دو بیماری طبیعی ناهمانند، حالت سوم یعنی پیچیده شدن درهم را ایجاد کنند و برعکس دو بیماری ناهمانند که یکی طبیعی باشد و دیگری بطور مصنوعی ناشی از مصرف طولانی مدت داروهای آلوپاتی باشد به احتمال زیاد دچار پیچیدگی خواهند شد

داروهای طب رایج ناتوان از درمان بیماری های طبیعی

بخاطر مصرف این داروهای نامناسب و زیان آور، بیماری‌های جدید و مزمنی به بیماری طبیعی نخستین اضافه می‌شود.

تجربیات هانمن از اقدامات درمانی طب‌کلاسیک در زمان خودش این‌چنین بوده است که هر داروی طب رایج به دلیل عوارض حتمی خود بیماری مصنوعی ایجاد می‌کند که قطعاً با بیماری طبیعی نخستین در هم پیچیده می شوند.

این بیماری مصنوعی ناشی از دارو، نمی‌تواند بیماری طبیعی نخستین را درمان کند زیرا برخلاف داروهای هومیوپاتی، با آن همانند نیست و به آهستگی با حالت مزمنِ پیشین، پیچیده می‌شوند و بر مشکلات قبلی بیمار می‌افزایند.

داروهای موجود توانایی درمان یا کنترل بیماری های ما را دارد

در اینجا هانمن داروهای طب رایج را ناتوان از درمان بیماری طبیعی می‌داند چرا که تجربیاتش در تعامل بیماری‌ها با یکدیگر نشان می‌دهد بیماری مصنوعی حاصل از مصرف داروهای طب رایج به دلیل نامشابه بودن با بیماری طبیعی تنها سبب پیچیده تر شدن با آن می گردد.

به این ترتیب، بیماری که از ابتدا یک بیماری خفیف داشته نه تنها درمان نشده، بلکه ممکن است درمان ناپذیر گردد و یا فوت شود. شاید این نتیجه‌ی تراژدیک مصرف داروهای طب رایج در زمان هانمن شایع بوده باشد ولی در حال حاضر پیشرفت صنعت داروسازی با تولید داروهایی که عوارض خفیفتری ایجاد می‌کنند کاهش محسوسی در نتایج تراژدیک درمان‌های طب کلاسیک ایجاد کرده‌اند.

برای مثال:

استفاده طولانی مدت جیوه در بیماری که از پیچیده شدن دو بیماری سیفلیس و سوزاک رنج می‌برد سبب پیدایش بیماری مزمنِ جدیدِ دیگری به نام بیماری مزمن جیوه شده است که آن را بیماری آمیزشی نقابدارِ تثبیت شده می‌نامند. مثال بالا به وضوح شرایط نامتعارف طب رایج زمان هانمن را به تصویر می‌کشد که برای درمان بیماری‌های مقاربتی از ترکیبات فلز سنگینی چون جیوه استفاده می‌کردند که عوارض بسیار زیادی درپی داشته است.

جیوه با دوز بالا، بیماری جدید با تخریب شدید ایجاد می کند. به ویژه وقتی بیماری آمیزشی با جرب پیچیده شده باشد که شایع است.

جیوه برای سیفلیس می‌ تواند به صورت هومیوپاتیک درمان کننده باشد

به نظر می‌رسد پیچیده شدن بیماری مقاربتی و بیماری گال در زمان هانمن از شیوع قابل توجهی برخوردار بوده است و اضافه شدن درمان با جیوه شرایط وخیمی را ایجاد می‌کرده است.

با وجود آن که جیوه برای سیفلیس می‌تواند به صورت هومیوپاتیک درمان کننده باشد ولی دوز بالا، سبب بروز نشانه‌ها و یا ویژگی‌های ناهمانند دیگر همچون تومور استخوانی و یا پوسیدگی استخوان‌ها می‌شود.

نکته حائز اهمیت در این است که برخی از داروهای طب رایج چنانچه بصورت خام مورد استفاده قرار گیرند می‌توانند بیماری مصنوعی نامشابه ایجاد کنند درحالیکه اگر فرایند تواندهی در طب هومیوپاتی را طی کنند و دوز مقداری آن  کاهش یابد، بیماری مصنوعی مشابه ایجاد می‌کند که نه تنها به درمان اصولی سیفلیس منجر می‌شود بلکه از عوارض مصرف جیوه بصورت خام همچون تومور استخوانی ویا پوسیدگی استخوان جلوگیری می‌کند.

ناهمانندی دو یا سه بیماری طبیعی، هم زیستی آن ها را در یک فرد امکان پذیر می سازد

گاه در یک بیمار، دو (حتی سه) بیماری طبیعی به طور همزمان فرد را دچار می‌کنند و این در مواردی است که بیماری‌ها  ناهمانند باشند، در این صورت بر اساس قوانین هستی آن ها نه قادرند همدیگر را محدود کنند، و نه از بین ببرند، و نه همدیگر را درمان کنند.

وقتی چند بیماری‌ ناهمانند در یک بیمار باهم برخورد می‌کنند ممکن است با هم پیچیده شوند در این صورت نه یکدیگر را محدود می‌کنند و نه از بین می‌برند و نه یکدیگر را درمان می کنند، بلکه هر دو (یا هرسه) هرکدام در ارگان و یا بافتی از ارگانیسم که به آن تمایل ویژه دارند، ساکن می‌شوند و به دلیل عدم همانندی این بیماری‌ها با یکدیگر، این تقسیم بندی بدون انکار حیات فرد، (مرگ) انجام می‌پذیرد.

تجربیات هانمن نشان می‌دهد که اگر چند بیماری نامشابه بایکدیگر پیچیده شوند و هریک قلمروی خاص خود را در ارگانیسم اشغال کنند در آن صورت بدون از بین بردن میزبان (مرگ) می‌توانند برای مدت طولانی همزیستی کنند.

سخن پایانی

مطالعات و مشاهدات هانمن در برخورد دو بیماری ناهمانند نشان می‌دهد که تعامل بیماری‌ها در بدن انسان پدیده‌ای پیچیده و چندوجهی است. برخلاف تصور رایج، این بیماری‌ها نه تنها یکدیگر را درمان نمی‌کنند، بلکه ممکن است منجر به پیچیدگی و تشدید وضعیت بیمار شوند. یافته‌های هانمن، به‌ویژه در نقد استفاده از داروهای آلوپاتی، تاکید می‌کنند که این داروها با ایجاد بیماری‌های مصنوعی غیرهمانند، نه تنها به درمان بیماری‌های طبیعی کمک نمی‌کنند، بلکه اغلب به پیچیده‌تر شدن وضعیت بیمار می‌انجامند.

این دیدگاه نوین به ما یادآور می‌شود که در فرآیند درمان، باید به ماهیت و تعامل بیماری‌ها با یکدیگر توجه کنیم. همچنین، ضرورت دارد که از رویکردهایی استفاده شود که با بیماری طبیعی هماهنگی داشته و به درمان اصولی منجر شود. هانمن با ارائه اصول هومیوپاتی، راهی جدید برای مواجهه با بیماری‌ها پیشنهاد می‌کند که بر پایه مشابهت و تعامل صحیح بین درمان و بیماری استوار است. این اصول همچنان می‌توانند در فهم بهتر تعاملات بیماری‌ها و ارتقای روش‌های درمانی مؤثر باشند.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دکتر کامران جلالی وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *