درک نظم و بی‌ نظمی در جهان و نقش انسان در حفظ نظم جهان

درک نظم و بی‌ نظمی در جهان و نقش انسان در حفظ نظم جهان

نظم و بی‌ نظمی در جهان

آنچه در این مقاله می خوانید …

در این مقاله، به بررسی نظم و بی‌‌ نظمی در جهان می‌پردازیم. ابتدا به مفاهیم اساسی نظم و بی‌نظمی از دیدگاه علمی و فلسفی خواهیم پرداخت و سپس به نقش انسان در کشف و حفظ این نظم پرداخته و تاثیرات ناهنجاری‌ها را بررسی می‌کنیم. خواننده در این مقاله با تحلیل‌های مرتبط با قوانین ترمودینامیک و مثال‌های عملی، به درک بهتری از نحوه عملکرد نظم در هستی و اهمیت حفظ آن دست خواهد یافت. همچنین، به مسائل زیست‌محیطی مانند گرم شدن کره زمین و تاثیرات جاه‌طلبی‌های انسان بر نظم طبیعی پرداخته می‌شود.

نظم در جهان

حتی با بررسی بسیار سطحی و به کارگیری اندک توان هوشی ، می‌توان به شگفت انگیز بودن هستی پی‌برد. هرچند فهم هدف بنیادین خلقت در اندازه گنجایش ادراک کنونی بشر نیست ، اما باور به وجود نیروهای هوشمندی که توانسته‌اند این هستی بیکران را با همه شکوه و شگفتی آن برپاکنند، برای بیشتر انسان‌ها وجود دارد.

از زمانی که چشم به دنیا می‌گشاییم و جلوه‌های شگفت انگیز این خلقت بی‌نظیر را می‌بینیم ، دشوار است که بتوانیم از وجود نظمی چنین گسترده ، که لازمه‌یِ اداره‌ی هر سامانه پیچیده‌ای است ، چشم پوشی کنیم.

حتی افرادی که دیدگاهی عینی (Objective) و یا مادی گرایانه به هستی دارند ، نیز نمی‌توانند چنین نظمی را انکار کنند. همه جهان بر پایه قوانین شفاف و همچنین پیچیده بنا شده است. یکی از این دسته قوانین که در مکانیک نیوتونی به آن تاکید شده، قوانین ترمودینامیک است.

 بر پایه این قوانین، هر فعالیت طبیعی موجب افزایش بی‌نظمی (آنتروپی) می شود و گرایشی فطری به سوی بی‌نظمی وجود دارد. از آن جا که گرایش طبیعیِ تقریباً همه فعالیتها به این سو است، بنابراین ، ادامه حیات جهان وابسته به حفظ نظم خواهد بود و به نظر میرسد ، آنچه سبب انسجام و پاسداری از این نظم می‌گردد، دخالت نیروهای هوشمند، با صرف انرژی است.

نتایج فلسفی قانون دوم ترمودینامیک

همان طور که قانون نخست ترمودینامیک منجر به تنظیم انرژی می شود، قانون دوم ترمودینامیک به مفهوم بی‌نظمی می‌انجامد.

این قانون از اهمیت فلسفی بالایی برخوردار است و همیشه گفتمان‌های گوناگونی پیرامون آن صورت گرفته است. هراندازه نظم ساختاری و عملکردی یک سامانه کمتر باشد، بی‌نظمی آن بیشتر خواهد بود. برپایه قانون دوم ترمودینامیک، هر فعالیت طبیعی موجب افزایش آنتروپی می‌شود و گرایش طبیعت نیز به سوی بی‌نظمی است.

مثال نظم در کتابخانه

برای نمونه اگر کوششی برای برقراری نظم کتاب‌هایی که به طور مرتب در قفسه‌ی کتابخانه قرار دارند ، انجام نگیرد تا هر کتاب برداشته شده ، باز به جای نخستین خود برگردانده شود ، بی نظمی آن ، روز به روز بیشتر خواهد شد.

مثال ساختن ساختمان

شاید چنین به نظر برسد که در عمل، فرایندهایی هم هستند که در آن‌ها از یک حالت بی‌نظمی به یک حالت منظم برسیم. برای نمونه فرایند ساختن ساختمان عبارت است از نظم دادن به مقداری آجر، خاک و سیمان و آهن پراکنده و بی‌نظم و این طور برداشت می‌شود که چنین فرآیندهایی در جهت افزایش نظم و در پی آن، کاهش بی‌نظمی است، ولی باید گفت که قانون دوم ترمودینامیک یک سیستم را مجزا از محیط در نظر نمی‌گیرد.

آنچه در اینجا سبب حفظ نظم در بخشی از سامانه کلی می‌شود به کارگیری انرژی با استفاده از هوشمندی خاصی است که در یک بخش، سبب کاهش بی‌نظمی می‌گردد. آنچه از تئوری و آزمایش‌ها بر می‌آید نشان می‌دهد که در هر سامانه، مقدار افزایش بی‌نظمی بیشتر از کاهش آن است و از این رو، در هر فرآیندی مقدار بی‌نظمی افزایش می‌یابد.

تحلیل آماری نظم و بی‌ نظمی

در یک تحلیل آماری می‌توان چنین برداشت کرد که همواره شمار حالت‌های بی‌نظم یک سامانه بسیار پرشمارتر از حالت‌های منظم آن است.

مثال جعبه و تکه‌ های تصویر

پاره‌های یک تصویر را درون یک جعبه در نظر بگیرید. این تکه‌ها تنها در یک آرایش ویژه، تصویری کامل می‌سازند، از سویی دیگر آرایش‌های بسیار زیادی هستند که تصویری درست نمی‌کنند و پاره‌های آن تصویر در حالت بی‌نظمی هستند. هر چه جعبه را بیشتر تکان دهیم شمار آرایش‌های ناموزون که بیانگر هیچ تصویری نیستند، بیشتر می‌گردد. از نظرآماری احتمال اینکه یک فرآیند در جهت کاهش بی‌نظمی پیش برود، صفر نیست. به دیگر سخن، امکان بروز چنین حالتی به اندازه‌ایی کم و اندک است که گویی امکان پذیر نیست.

مثال جعبه گاز

جعبه‌ای را که حاوی یک گاز و در تعادل ترمودینامیکی است در نظر می‌گیریم، در این حالت، گاز موجود در جعبه، حداکثر آنتروپی ممکن را خواهد داشت. نظر به این که همه مولکول‌ها به طور مداوم در حرکت هستند، احتمال این که مولکول‌های هوا به شکل ویژه‌ایی قرار بگیرند و برای نمونه همه در یک گوشه جعبه متمرکز شوند، وجود دارد، ولی این احتمال فوق العاده کم است. یعنی از میلیارد میلیارد حالتی که این مولکول‌ها می‌توانند داشته باشند، تنها یک حالت ممکن است آن حالت منظم مورد نظر ما باشد و احتمال وقوع چنین رویدادی تقریباً صفر است.

انسان در نظم و بی نظمی

نقش انسان در کشف قوانین هستی

انسان به عنوان هوشمندترین موجود گیتی، این امکان را دارد تا با کشف قوانین ناب هستی، تلاش کند تا در راستای آن‌ها و برای پاسداری این تشکیلات بی نظیر که خود یکی از شاهکارترین اجزاء آن است، تلاش کند.

عظمت جهان و نظم کیهانی

گستره‌یِ قابل درک این جهان تا به امروز تصویر هیجان انگیزی از هستی پیش روی ما قرار داده است. اطلاعات بدست آمده از تلسکوپ جیمز وب باعث شگفتی همگان شد. ارتباط سیاره‌ها و ستارگان به درستی گویای عظمت نیروی بی‌پایانی است که آن ها را برپاداشته است. سیاره‌های منظومه خورشیدی، هریک در مسیر و زمانی مشخص به طور شگفت انگیزی حرکت می‌کنند. هستی و نظم هریک از این سیاره‌ها و ستاره‌ها با اصول و قواعد پیچیده خلقت، یعنی با هوشمندیِ فراتر از هوش بشری  و همچنین صرف انرژی حفظ می‌گردد.

نظم در حیات زمین

 با نگاهی به کره زمین، شاهد جریان یافتن حیات بر روی آن با ظرافت و دقت هستیم که این نظم به سامانه‌های حیاتی، که انسجام و نظم آن‌ها ورای تصور ماست، اعمال می‌شود. همچنین می‌توان این سفر تخیلی را با رفتن به درون سلول یعنی کوچکترین واحد حیاتی ادامه داد و این که مولکول‌های آلی و غیر آلی چگونه و با چه تدبیری در کنار یکدیگر گرد آمده‌اند و بانظم و هماهنگی شگرفی برای دست یابی به هدفی که برای هریک از آن‌ها مشخص گردیده است، در تکاپو هستند. در ادامه، شناخت اجزاء بسیار کوچک‌تر که توانسته‌اند مولکول‌ها و اتم‌ها را پدید آورند، این کاوش را بیش از پیش هیجان انگیز می‌سازد.

میدان نیروهای متضاد

ما در میدانی از نیروی‌های متضاد و دوگانه، قرار داریم و شاهد تقابل آن ها با یکدیگر هستیم. به جز نظم در مقابل بی‌نظمی، می توان به موارد دیگری نیز اشاره کرد که هستی یکی به کمرنگ شدن وجود دیگری وابسته است. درک اصالت هریک از این ماهیت‌های دوگانه برای فهم ارتباط انسان و محیط پیرامونش و همچنین مفاهیم بنیادین دیگر، بسیار مهم است.

confrontation of two things

در این میان، بررسی رابطه‌ی بین تاریکی و روشنایی نمونه مناسبی است. از یک منظر می‌توان اینگونه به این پدیده‌های متضاد نگاه کرد که، تاریکی به تنهایی اصالت ندارد و آنچه سبب پیدایش تاریکی می‌شود، نبودِ روشنایی است و یا در همین باره می‌توان به رابطه‌یِ سرما و گرما اشاره کرد، سرما به خودی خود اصالت ندارد و آنچه سبب پیدایش سرما می‌شود، نبود گرما است. بنابراین می‌توان چنین درنظر گرفت که بی‌نظمی از خود اصالتی ندارد و تنها نبود نظم به آن هستی می‌بخشد.

واژه‌شناسی نظم و بی‌ نظمی

در واژه شناسی علم فیزیک، در برابر نظم (Order) ، واژه بی‌نظمی (Disorder) وجود دارد. حال برای آن که از این پیش گفتار بتوان برای موضوع اصلی این گفتمان استفاده کرد، بهتر است برای نظم، از واژه‌های هماهنگی، هارمونی(Harmony) و یا هنجار (Normality) استفاده کنیم و برای بی‌نظمی واژه‌های اختلال، ناهماهنگی(Disharmony) و یا ناهنجاری(Abnormality) را به کاربریم.

ضرورت حفظ نظم در سامانه‌ ها

به این ترتیب، از آنجا که هر سامانه‌ای، چه ساده و چه پیچیده، به گسترش بی‌نظمی تمایل دارد، چنانچه به حال خود رها گردد، ناهنجاری در آن فزونی می‌یابد و شرط تداوم هستیِ هرسامانه، پاسداری از این هنجار است.  این امر برعهده‌یِ نیروهای هوشمند جهان قرار دارد که با به کارگیری خرد و صرف انرژی، به تداوم نظم، یعنی برگرداندن ناهنجاری‌ها به نظم، هماهنگی و یا هارمونی کمک کنند و این همان روالی است که خالق جهان در هر لحظه به انجام می‌رساند.

به این ترتیب لازمه تداوم هستی، مدیریت هوشمندانه و لحظه به لحظه آن برای نگهداریِ نظم است، که خود از بروز ناهنجاری جلوگیری می‌کند.

قوانین آفرینش و ناهنجاری

دقت قوانین آفرینش

همان گونه که پیشتر به آن اشاره شد، جهان برپایه قوانینی بسیار دقیق اداره می‌شود. این قوانین به اندازه‌ایی پیچیده و دقیق وضع شده‌اند که کوچکترین بی‌نظمی و ناهنجاری به واکنش‌هایی برای مقابله با آن می‌انجامد. مجموعه این واکنش‌ها، پاسخ تمامیت این ساختار به ناهنجاری پیش آمده است.

نمونه‌ای از ناهنجاری: گرم شدن کره زمین

برای نمونه می‌توان به یکی از این ناهنجاری ها که مربوط به کل کره زمین است، اشاره کرد. کم و بیش همه افراد با پدیده گرم شدن کره زمین آشنا هستند. جاه طلبی‌های انسان و سهل انگاری نسبت به قوانین طبیعی حاکم، سبب شده است که گازهای گلخانه‌ای به میزان بیش از حد انتظار، تولید شود. این حجم از گازهای گرمازا، به نوعی یک ناهنجاری به حساب می‌آید. در این میان، واکنش‌هایی که این سیستم هنجار و به هم پیوسته در برابر این ناهنجاری نشان می دهد، عبارتند از: آب شدن یخ‌های قطبی، بالا آمدن سطح آب اقیانوس‌ها، افزایش احتمال سیل و بلایای طبیعی و… که سرانجام به نابودی طبیعت و انسان منجر خواهد شد.

گرم شدن زمین

تاثیر جاه‌طلبی‌ های انسان

انسان ها برای دستیابی به امکانات رفاهی بیشتر، از حد و مرز خود فراتر رفته و از روی خودخواهی، دانسته و یا نادانسته، سبب به هم خوردن یکپارچگی و هماهنگی طبیعت شده و با نقض قوانین خلقت، به جای آن که به عنوان یک موجود دارای شعور درجهت بقای آن گام بردارند، سرگرم جاه طلبی های خود شده و به فراگیری بی نظمی ویا ناهنجاری دامن زده‌اند.

با مشاهده موارد بالا، تصور وجود این ناهنجاری‌ها در ساختار وجودی هر انسانی کار دشواری نخواهد بود. بر همه ابعاد وجودی انسان نیز چنین قوانینی حاکم است. برخی از آن‌ها به دست علم پزشکی شناخته شده است و بخش بیشتر آن، همچنان ناشناخته باقی مانده است.

ناهنجاری‌ ها در ساختار وجودی انسان

زیاده روی‌ها و کاستی‌هایی که در زندگی هر فرد صورت می‌گیرد، به نوعی با بروز ناهنجاری، کیفیت حیاتی را دستخوش دگرگونی می‌سازد. کمترین پاسخ ماهیت وجودی انسان به این ناهماهنگی کیفیت حیاتی، به صورت احساس نبودِ آسایش و آرامش تجربه می‌شود.

همچون همه سامانه‌های یکپارچه که برپایه‌یِ نظمی همه جانبه به حیات خود ادامه می‌دهند، هرگونه اختلال و یا بی‌نظمی که به سبب نقض قوانین به وجود می‌آید، به بروز واکنش‌هایی می‌انجامد که در مورد انسان، خود را به صورت احساس ناراحتی نشان می‌دهد.

اهمیت شناخت و رعایت قوانین هستی

اگر بپذیریم که انسان‌ها هوشمند ترین موجودات جهان هستند و همگی در حال تجلی دانش بی‌انتهای ذاتی خود می‌باشند، آن گاه درک این که امکانات هستی، تنها ابزاری برای تجلی بهینه این دانش بی‌انتها هستند، کار دشواری نخواهد بود. بنابراین، برای تک تک انسان‌ها لازم است که این امکانات و قوانین حاکم بر آن ها را بشناسند و با ابزار مناسب و هوشیاری کامل در جهت حفظ نظم، پیش بروند.

سخن پایانی

در این مقاله، به بررسی عمیق نظم و بی‌ نظمی در جهان و نقش حیاتی آنها در ادامه حیات پرداخته شد. قوانین ترمودینامیک، به‌ویژه قانون دوم، نشان می‌دهند که گرایش طبیعی هر سامانه‌ای به سمت افزایش بی‌نظمی است. برای حفظ نظم، دخالت نیروهای هوشمند و صرف انرژی ضروری است.

مثال‌هایی از زندگی روزمره، مانند نظم کتابخانه و جعبه حاوی تکه‌های یک تصویر، به درک بهتر این مفاهیم کمک کردند. همچنین، تاثیرات منفی ناهنجاری‌هایی مانند گرم شدن کره زمین، که ناشی از نادیده گرفتن قوانین طبیعی توسط انسان‌ها است، نشان داد که عدم رعایت نظم می‌تواند به فاجعه‌های بزرگی منجر شود. در نهایت، شناخت و رعایت قوانین حاکم بر جهان، برای حفظ نظم و تداوم حیات ضروری است و این امر بر عهده هوشمندی و خرد انسان‌ها قرار دارد.

عضو خبرنامه شوید

برای اطلاع از جدیدترن مقالات و کتاب‌های منتشر شده بر روی سایت ایمیل خود را وارد کنید.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دکتر کامران جلالی وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *