وقتی داروها خود عامل بیماری‌ زا می‌ شوند !!!

وقتی داروها خود عامل بیماری‌ زا می‌ شوند !!!

وقتی داروها خود عامل بیماری‌ زا می‌ شوند

آنچه در این مقاله می خوانید…

در دنیای پزشکی مدرن، داروهای آلوپاتی یا طب رایج به عنوان یکی از اصلی‌ترین ابزارهای درمانی شناخته می‌شوند. این داروها که به منظور بهبود و کنترل بیماری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند، در بسیاری از موارد می‌توانند نجات‌دهنده جان بیماران باشند. اما در کنار این دستاوردهای مهم، استفاده طولانی‌مدت یا نادرست از این داروها می‌تواند پیامدهای ناخواسته و مخربی را به همراه داشته باشد.

وقتی داروها خود عامل بیماری‌ زا می‌ شوند یکی از این پیامدها، ظهور بیماری‌های مزمن مصنوعی است که به واسطه اثرات تجمعی و مداوم داروهای آلوپاتی بر بدن ایجاد می‌شود. این مقاله به بررسی این بیماری‌ها، تفاوت آن‌ها با داروهای هومیوپاتی، و نقدهایی که به روش‌های درمانی طب رایج وارد است، می‌پردازد. همچنین به نقش مهم اصلاح سبک زندگی در جلوگیری و کنترل این بیماری‌ها پرداخته می‌شود، تا خوانندگان با نگاهی جامع‌تر به چالش‌های موجود در حوزه درمان‌های دارویی و اثرات بلندمدت آن‌ها آشنا شوند.

بیماری های مزمن مصنوعی ناشی از مصرف داروهای آلوپاتی

در بین بیماری‌های مزمن دسته وسیعی از آن‌ها شامل بیماری‌های مزمن مصنوعی هستند که به دلیل درمان‌های آلوپاتی (طب رایج) ایجاد می‌شوند. که به طور شایع شامل: کلرور جیوه، مرهم جیوه، نیترات نقره، ید و مرهم‌های ساخته شده از آن، تریاک، سنبل الطیب، پوست درخت سینکونا، گل انگشتانه، اسیدپروسیک، گوگرد و جوهر گوگرد، مسهل‌های مداوم، خونگیری، زالو انداختن، فونتانل، ستون و … که به دلیل نیرومندی دارو، مصرف طولانی مدت آن، افزایش دوز دارو و یا استفاده نابجای آن‌ها است.

همه این بیماری‌ها با ناتوان کردن داینامیس کار خود را انجام می‌دهند گرچه ممکن است به کلی آن را از پا در نیاورند  ولی هر کدام به روش ویژه خود به تدریج باعث عدم تعادل در آن می‌شوند. بیماری مصنوعی ناشی از مصرف داروهای طب کلاسیک به دو دلیل از بیماری مصنوعی ناشی از داروهای هومیوپاتی متفاوتند.

نخست آنکه ناهمانند هستند به همین دلیل به آنها آلوپاتی یا آنتی پاتی گفته می‌شود. دوم آنکه اثر آنها به دلیل استفاده طولانی مدت از تداوم زیادی برخوردار است در حالیکه اثر بیماری مصنوعی ناشی از داروهای هومیوپاتی همانند بیماری فرد هستند و اثر آن‌ها گذراست.

نگهداری حیات ارگانیسم در برابر عوامل مخرب و زیانبخش

گسترش عملکرد این بیماری مصنوعی روی داینامیس باعث نوعی انقلاب درون آن گشته  و برای نگهداری حیات ارگانیسم در برابر عوامل مخرب و زیانبخش وارد عمل می‌شود، به گونه‌ای که حساسیت و یا تحریک‌پذیری بخش‌هایی از ارگانیسم را بروز داده و یا بزرگنمایی می‌کند و یا سبب، انبساط یا انقباض، نرمی یا سفتی در بخش‌های ویژه‌ای شده و یا با تخریب بخش‌های ویژه‌ای و یا حتی ایجاد آسیب‌های درونی و یا بیرونی تلاش می‌کند تا از نابودی کامل ارگانیسم جلوگیری کند.

در اینجا واکنش داینامیس که در برابر بیماری مصنوعی ناشی از داروهای طب رایج از تعادل خارج شده است را به صورت‌های مختلف نشان می‌دهد. دلیل مدیریت بروز این علائم و نشانه‌ها جلوگیری از نابودی ارگانیسم است.

روش‌ های قدیمی درمان

در بین همه این روش های درمانی هیچ یک به اندازه روش خونگیری بروسه و گرسنگی بی‌معنی‌تر و مخرب‌تر نبوده است. تصور این که همه بیماری‌ها در واقع یک التهاب موضعی است بی‌پایه است و در عین حال خونگیری سبب افزایش التهاب خواهد شد. خونگیری‌های مکرر امکان جبران خون از دست رفته را از بین می‌برند ویا احتمال آن را بسیار کاهش می‌دهند. بیمار تب‌دار به اندازه کافی توان حیاتی ندارد که با این روش‌ها باز هم به ناتوانی بیشتری کشیده شود.

blood test

اگر بیمار از بین رود آن گاه هرآنچه به عنوان پاتولوژی در اتوپسی بیمار ببینند، که در واقع ناشی از درمان‌های نامناسب است، به گونه‌ای حیله گرانه آن را مربوط به بیماری اصلی عنوان می‌کنند.کسانی که در شهرهای فقیر از بیماری‌های طبیعی می‌میرند و تحت درمان با این روش‌های مخرب قرار نگرفته‌اند، با وجود آن که اتوپسی نمی‌شوند ولی با اطمینان می‌توان ادعا کرد که چنین آثار درمان‌های مخرب در آن‌ها دیده نمی‌شود.

هانمن (بنیان گذار طب هومیوپاتی) نقدهای زیادی را به روش های درمانی طب کلاسیک زمان خودش وارد می‌سازد و بطور ضمنی آن‌ها را متهم می‌کند که بجای نجات جان بیماران به روند مرگ آن‌ها نیز کمک کرده‌اند.

ناهنجاری های ناشی از عوامل آشفته سازِ اجتناب پذیر

بیماری‌هایی که در اثر تماس طولانی مدت با مواد زیانبخش قابل اجتناب حاصل می‌شوند را نباید در گروه بیماری‌های مزمن قرار داد. این‌ها شامل ناهنجاری‌هایی هستند که در اثر :

  1. مصرف بی رویه در خوردن وآشامیدن مواد زیانبخش.
  2. همه انواع زیاده روی‌هایی که سلامتی را ازبین می‌برد.
  3. محرومیت طولانی مدت از چیزهایی که برای سلامتی لازم است.
  4. مکان‌های نامناسب به ویژه نواحی باتلاقی.
  5. سکنی گزیدن در زیر زمین، کارکردن در مکان‌های مرطوب و یا جاهای بسته.
  6. فعالیت ورزشی کم یا کمیِ تنفس در هوای آزاد.
  7. فعالیت بیش از حد فیزیکی و یا ذهنی.
  8. تداوم فشار احساسی.

ایجاد می‌شوند و این ناهنجاری‌ها با بهینه سازی شرایط زندگی برطرف می‌-گردند، مشروط بر این که مایزم مزمنی در کار نباشد.

می توان آن‌ها را بیماری‌های مزمن کاذب یا دروغین در نظر گرفت.

نکته مهمی که هانمن در انتهای این کوتاه سخن به آن اشاره می کند بهبود تمام این بیماری ها با اصلاح سبک زندگی است مگر آن که مایزم مزمنی شامل سورا،سایکوز-سیفلیس در کار باشد. در این صورت این بیماری ها با اصلاح سبک زندگی ویا اجتناب کردن از آن ها برطرف نمی شوند. این بیماری ها را بیماری های مزمن حقیقی یا راستین می نامد که هانمن در این شرایط با تجویز داروهای هومیوپاتی در ضمن اصلاح سبک زندگی مایزم مزمن زمینه ای را درمان می کند.

بیماری مزمن طبیعی حقیقی

بیماری‌های مزمن طبیعی حقیقی آن‌هایی هستند که از یک مایزم مزمن برخاسته‌اند و اگر دارویی استفاده نشود ادامه می‌یابند، این ادامه به شیوه‌ای است که حتی با وجود شرایط خوب ذهنی و تغذیه‌ای، باز هم به فعالیت خود ادامه می‌دهند و باعث رنج بیشتر ارگانیسم تا پایان زندگی او می‌شوند. درواقع حتی با اصلاح سبک زندگی این بیماری‌ها تداوم می‌یابند.

بعد از گروه بیماری‌های ناشی از مصرف بی‌رویه داروها، این گروه “بیماری های مزمن طبیعی حقیقی” تاکنون به عنوان بزرگترین و فراوان‌ترین بیماری که بشر را دچار کرده به حساب می‌آیند، به طوری که توانمندترین سرشت‌های فیزیکی، منظم‌ترین روش‌های زندگی و سرزنده‌ترین انرژی حیاتی هم یارای برابری و یا ریشه کنی آن‌ها را ندارند.

chronic disease

از نظر هانمن شایع‌ترین بیماری هایی که نسل بشر را درگیر کرده است در ابتدا بیماری های مصنوعی ناهمانند ناشی از مصرف داروهای طب کلاسیک است و در مقام دوم بیماریهای مزمن حقیقی هستند که سبک زندگی نادرست علت برانگیزاننده ی آن ها محسوب می شود و به دلیل حضور مایزم مزمن تداوم پیدا می کنند و حتی با اصلاح سبک زندگی نیز از بین نمی روند.

اهمیت سبک زندگی در مهار بیماری های مزمن

در اوج جوانی و زمانی که عادت ماهیانه آغاز می‌شود در صورتی که فرد از کیفیت زندگی خوبی از لحاظ فیزیکی ،جسمی و احساسی  برخوردار باشد بیماری مزمن حقیقی برای سال‌ها پنهان می‌ماند و فرد به بیماری مزمن دچار نمی‌شود. در آینده در اثر فشارهای محیطی اصل حیاتی ناتوان شده و این بیماری‌ها بروز پیدا می‌کنند.

در واقع فردی که مایزم مزمن زمینه‌ای دارد با انتخاب سبک زندگی درست مانع از شعله ورشدن مایزم زمینه‌ای می‌شود ولی با تداوم فشارهای محیطی این زمینه در آنها فعال شده و بیماری های مزمن حقیقی بروز پیدا می‌کنند.

سخن پایانی

در پایان این بررسی، مشخص می‌شود که هرچند داروهای آلوپاتی نقش غیرقابل انکاری در درمان بسیاری از بیماری‌ها دارند، اما استفاده طولانی‌مدت یا نادرست از این داروها می‌تواند به ظهور بیماری‌های مزمن مصنوعی منجر شود. این بیماری‌ها نه تنها به دلیل ماهیت غیرهمانند خود نسبت به بیماری‌های طبیعی چالش‌برانگیز هستند، بلکه اغلب به دلیل اثرات مخرب و ماندگارشان بر ارگانیسم انسانی، به سختی قابل کنترل و درمان می‌باشند. از سوی دیگر، مقایسه با داروهای هومیوپاتی نشان می‌دهد که در این شیوه درمانی، بیماری‌های مصنوعی ایجادشده اغلب گذرا و به راحتی قابل مدیریت هستند.

این واقعیت که اصلاح سبک زندگی می‌تواند در جلوگیری و حتی درمان برخی از این بیماری‌ها مؤثر باشد، اهمیت نگاه جامع‌تری به سلامت را نشان می‌دهد. اما در مواردی که مایزم‌های مزمن در پس این بیماری‌ها وجود دارند، حتی با بهبود شرایط زندگی نیز درمان کامل ممکن نخواهد بود و نیاز به مداخلات دقیق‌تر از جمله هومیوپاتی احساس می‌شود.

نتیجه‌گیری کلی این است که در کنار بهره‌گیری از پیشرفت‌های پزشکی رایج، باید به تأثیرات بلندمدت و نحوه استفاده از داروها توجه ویژه‌ای داشت و همچنین سبک زندگی سالم و متعادل را به عنوان اصلی‌ترین راهکار پیشگیری و مدیریت بیماری‌ها مورد توجه قرار داد.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دکتر کامران جلالی وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *